چکیده
این مقاله به بررسی ارتباط بین فقر حاصل از بیکاری و طلاق توسط داده های 1370تا 1390 پرداخته و بیان می کند که افزایش بیکاری در بلند مدت و کاهش توان اقتصادی خانواده(فقر)، افزایش طلاق را در بر خواهد داشت.سپس در راهکارهای آن به توانمند سازی اشاره کرده و نتیجه می دهد که دولت با سیاست های مختلف توانمند سازی همچون افزایش وام اشتغال و ..میتواند.باعث افزایش اشتغال شود و از طلاق های با انگیزه فقر اقتصادی بکاهد.
کلیدواژه:فقر ، طرح خود اشتغالی ، مهارت آموزی ، طلاق ، بیکار
1. مقدمه
طلاق و جدایی مهمترین عامل از هم گسیختگی ساختار بنیادی ترین بخش جامعه یعنی خانواده است. طلاق در لغت به معنی رها شدن از عقد و نکاح و پدیده ای است قراردادی که به زن و مرد امکان می دهد تا تحت شرایطی پیوند زناشویی را گیسخته و از یکدیگر جدا شوند و فقر یا تهیدستی به معنای وضعیتی است که فرد فاقد میزان معینی داراییهای مادی یا پول است. متاسفانه در جامعه ما شمار جدایی زن و شوهر ها رو به افزایش است و آمار و ارقام نشان از آن دارد که ایران چهارمین کشور پر طلاق دنیاست. به اعتقاد جامعه شناسان تبدیل طلاق به مسئله اجتماعی، مستلزم تبدیل شدن از یک گرفتاری خصوصی و شخصی، به یک مسئله عام ساخت اجتماعی است و زمانی به عنوان مسئله اجتماعی مطرح می شود که از حد معینی خارج شده و فراوانی آن غیر متعارف گردد. بدین لحاظ امروزه، طلاق دیگر یک مشکل فردی نیست، بلکه یک فرایند چند مرحله ای است که نه تنها بر نحوه ارتباط افراد خانواده تاثیر می گذارد، بلکه لطمات شدیدی نیز بر جامعه وارد می سازد، لطماتی که در نهایت کل پیکر جامعه را دستخوش تشنج و مشکلات جدی، عمیق و جبران ناپذیری می کند (محبی، 963). با توجه به آثار طلاق بر روی تمام افراد از قبیل ایجاد افسردگی، اضطراب، رفتارهای پرخاشگرانه، ناتوانی در تحمل مشکلات کار و زندگی، افزایش انحرافات اجتماعی بین زنان و مردان مطلقه، احساس شکست در زندگی به شکل دلتنگی، خستگی، از پا افتادگی، پوچی و بی معنایی در زندگی، ایجاد تفکرات نامطلوب و پارانوئید راجع به هم به خصوص جنس مخالف، احساس گناه و ندامت، خودگشی ، تشنج، عزت نفس پایین، خشم، بی لیاقتی و با توجه به اهمیت موضوع طلاق در زمره غم انگیزترین پدیده های اجتماعی است که متاسفانه مطالعات متعدد در کشور ما نشان داده، آمار طلاق در حال افزایش است (اشرافی و همکاران، 1391: 29).
نظرات شما عزیزان: