فایل ورد قابل ویرایش
توضیحی مختصر از متن فایل :
فصل يك:
ادبيات مدرن ؛ تعريف ، ويژگيها
مقدمه:
براي دستيابي به تحليلي دقيق از تأثيرپذيري «تئاتر نو» از ادبيات داستاني مدرن، ابتدا لازم است بر خصوصيات و مشخصات ادبيات مدرن به طور نسبي احاطه يابيم؛ ويژگيهايي كه به تمايز ادبيات مدرن از آثار ادبي پيش از خود انجاميده است. اين تمايز يا حاصل ابداعات تكنيكي است كه به صورت اغراق در استفاده از صناعات ادبي پيشين و يا كشف امكانات جديد سبكي در آثار مدرن جلوه مييابد، و يا از گرايشات فكري و فلسفي مدرن منتج ميشود كه در قالب نوعي نگرش و يا محتوا قابل بررسي است.
اگرچه در اين فصل، بحث بر سر وجوه صرفاً ادبي در باب مدرنيسم ممكن است به اطناب كشيده شود و اين خود دوري از بحث اصلي – يعني ريشههاي ادبي تأثيرگذار بر بدعت تئاتر «نو» – را سبب ميشود، اما بيشك فهمي دقيق از ساختارشكني ادبي تئاتر نو بحثي جدي و تخصصي در باب ادبيات را طلب ميكند.
مدرنيسم در ادبيات را مفهومي مقيد به زمان در نظر گرفته اند كه در اين صورت آنرا مربوط به سالهاي 1890 تا 1930 ميشمارند ؛ با توجه به اينکه از اواسط قرن نوزدهم رشد يافته و در اواسط قرن بيستم رفته رفته تأثيرخود را از دست داده است ) چایلدز، 1382،12). اما بيشك دهة 20، يعني دهه ظهور اوليس « جيمز جويس » ، سرزمين باير«تي.اس.اليوت »، خانم دالووي « ويرجينيا وولف» و بخشي از مجموعه سترگ در جستجوي زمان از دست رفته «مارسل پروست» را بايد دورة اوج مدرنيسم دانست. (دیویس وفینک، 1383، 1)
مقاله کامل در مورد تأثير متقابل ادبيات داستاني مدرن و تئاتر نو
مقاله کامل در مورد تأثير متقابل ادبيات داستاني مدرن و تئاتر نو
نظرات شما عزیزان: